پنجمین

ساخت وبلاگ

امکانات وب

تنها توی ایران ِِ که از هر کسی می‌پرسی دوست داری چه کار ِِ شی ، می‌گه دکتر !

و دقیقا تنها تو ایران ِِ که همه دبیرستانی ها مخصوصا دخترهای دبیرستانی ، دوست دارن پزشک شن !

و دقیقا تر تو ایران ِِ که فقط پزشکی رو شغل می‌بینن و آخرش هم فقط یه تعداد معدودی به حرفه میرسن و فقط تعداد اندکی از همون تعداد ، پزشک ِِ واقعی میشن ..

× بیایم برای شغل ارزش قائل نشیم ، برای آدم هایی که اون شغل رو دارن ارزش و احترام قائل شیم

⚠ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶ 12:49  زُ.   | 
پنجمین...
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

اسمم رو ~زحل~ گذاشتن، شاید به این دلیل که باید متفاوت تر و باشکوه تر از کسایی که دور و برم هستن و به گونه ای منحصر به فردن باشم...این‌جا می‌نویسم تا خالی بشه ذهنم از هر آنچه که بیهوده هست و فقط حجم عظیمی از تفکراتم رو به خودش مشغول می‌کنه و باعث می‌شه یه زحل منجمد ِ مرده ی متحرک ِِ سرد باشم..این‌ج پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

رو مبل کلافه نشسته و می‌گه از وقتی ازدواج کردم تو زندگیم برکت افتاده .. می‌دونستم داره طعنه می‌زنه ، هر چند طعنه اش به من نبود ولی داشت طعنه می‌زد .. خندیدم .. خندید .. گفت برا من 10 تومن پولِ خُرد بود و اگه 10 تومن تهِ حسابم بود انقدر تلاش می‌کردم که برسونمش به 50 تا خیالم راحت شه .. حالا به خنس ا پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

ما رو این خارجیا از چی می‌ترسونن؟ ما انقدر پشمک مغزیم که تو وبلاگ عاشق میشیم و وبلاگ عشق و عاشقی می‌زنیم ، بعد کات می‌کنیم فحش بار هم می‌کنیم :|

از این نابودترم داریم مگه؟

⚠ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶ 17:42  زُ.   | 
پنجمین...
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

مادر دوست داره من بهترین آدم ِِ دنیا باشم .. بی احترامی می‌کنه و بعد متوقع هست که من لال شم و هیچی نگم .. چیزی که می‌گم بی احترامی نیست هااا ، فقط یکم تند و تیز ِِ .. اما چون ایشون دوست داره من لال شم ، ناراحت می‌شه .. همین حرف‌ها رو اگه از داداش بشنوه ناراحت نمی‌شه ، اما من که می‌گم بالا چشمت ابرو پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 83 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

رفت خرید و برگشت .. نگاهش نکردم و نگاهم نکرد .. البته در ظاهر .. جفتمون زیر زیرکی هم رو می پاییدیم .. کلی تنقلات خریده بود .. از همونایی که من دوست دارم .. بعد هم گفت مالِ تو نیست ، دست نزنی ها .. ولی برای من خریده بود .. بعدشم بوسیدم و بغلش کردم و آشتی کردیم .. مادر فرشته هست ، مگه می‌شه باهاش قهر بود؟ مگه می‌شه دوستش نداشت؟

⚠ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶ 22:3  زُ.   | 
پنجمین...
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

اسمم رو ~زحل~ گذاشتن، شاید به این دلیل که باید متفاوت تر و باشکوه تر از کسایی که دور و برم هستن و به گونه ای منحصر به فردن باشم...این‌جا می‌نویسم تا خالی بشه ذهنم از هر آنچه که بیهوده هست و فقط حجم عظیمی از تفکراتم رو به خودش مشغول می‌کنه و باعث می‌شه یه زحل منجمد ِ مرده ی متحرک ِِ سرد باشم..این‌ج پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 83 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

اسمم رو ~زحل~ گذاشتن، شاید به این دلیل که باید متفاوت تر و باشکوه تر از کسایی که دور و برم هستن و به گونه ای منحصر به فردن باشم...این‌جا می‌نویسم تا خالی بشه ذهنم از هر آنچه که بیهوده هست و فقط حجم عظیمی از تفکراتم رو به خودش مشغول می‌کنه و باعث می‌شه یه زحل منجمد ِ مرده ی متحرک ِِ سرد باشم..این‌ج پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

خب انتظار داشتم بیشتر عاشقم باشه و بیشتر از هم صحبتی با من لذت ببره ... اما خُب ایرادی نداره زحل :) داری رامش می‌کنی ..

⚠ چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶ 0:50  زُ.   | 
پنجمین...
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:28

همسر تماس گرفته بود که افطار می‌خواد بیاد پیش من.. پرسید افطار چیه؟ّ گفتم سوپ درست کردم.. فکر کرد سوپم رو دوست نداره، رفت جوجه کباب گرفت آورد.. اما بیشتر از من سوپ خورد :)) چقدرم دستپختم رو دوست داره، حتی بیشتر از دستپخت مادرش.. خیلی باهاش گرم نبودم اما هم خودش هم من تلاش کردیم آستانه صبر و تحملمون پنجمین...ادامه مطلب
ما را در سایت پنجمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zohal-x بازدید : 78 تاريخ : جمعه 2 تير 1396 ساعت: 5:45